جدول جو
جدول جو

معنی دچر بچر - جستجوی لغت در جدول جو

دچر بچر
تند چریدن احشام، سورچرانی، بخور بخور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ رِ بِ)
نزدیک حجیرا در غوطۀ دمشق است منسوب به بشر بن مروان بن حکم بن ابی العاص بن امیه میباشد. (از معجم البلدان ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دَ رِ بَ)
دهی است جزء دهستان رودبار بخش طرخوران شهرستان اراک، واقع در 24هزارگزی شمال باختری طرخوران. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
کسی که از خاندان و خانه خود آواره شده. بی خانمان آواره سرگردان خانه بدوش
فرهنگ لغت هوشیار
حمل تنه های درخت به وسیله ی نفرات زیاد، از توابع دهستان خرم آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
جست و خیز
فرهنگ گویش مازندرانی
بگومگو
فرهنگ گویش مازندرانی
فرار کن
فرهنگ گویش مازندرانی